درس خارج فقه حضرت آیت الله حسینی بوشهری موضوع کلی: مسئله213 و 214 تاریخ: 23بهمن1391 موضوع جزئی: بررسی مسئله مصادف با: 30ربیع الاول1434 سال:چهارم جلسه:58 |
«الحمدلله رب العالمين و صليالله علي محمد و آله الطاهرين و اللعن علي اعدائهم اجمعين»
مسئله213: «يستحب رش الماء إذا أراد أن يصلي في معابد اليهود و النصارى مع الشك في نجاستها و إن كانت محكومة بالطهارة»[1]؛ یکی از بحثهایی که مرحوم سید به آن پرداخته حکم نماز خواندن در معابد یهود و نصاری است؛ در اصل نماز خواندن در این مکانها بحثی نیست بلکه بحث در این است که اگر شک در نجاست مکان داشتید و خواستید در آنجا نماز بخوانید مستحب است در آنجا آب بپاشید، هرچند بر اساس قاعده طهارت در جایی که انسان شک در طهارت یا نجاست چیزی دارد به طهارت آن شیء حکم میکند.
در رابطه با مستند این کلام، بین فقهاء تسالم و اتفاق نظر وجود دارد، فقهاء بر این مسئله تسالم کردهاند و غیر از تسالم فقهاء روایاتی هم داریم که بر استحباب رش الماء، دلالت دارد. البته از باب تنقیح مناط مسئله را منحصر به معابد و امثال ذلک ندانسته بلکه در خانههای آنها هم اگر انسان بخواهد نماز بخواند همین حکم، مناطاً شامل آنجا هم میشود و اختصاص به معابد آنها ندارد و به یهود و نصاری هم اختصاص ندارد بلکه مناطاً و ملاکاً شامل بیوت مجوس هم میشود.
روایت دال بر رش الماء در مساجد یهود و نصاری:
عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ سِنَانٍ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ (ع) قَالَ: «سَأَلْتُهُ عَنِ الصَّلَاةِ فِي الْبِيَعِ وَ الْكَنَائِسِ وَ بُيُوتِ الْمَجُوسِ فَقَالَ رُشَّ وَ صَلِّ»[2]؛ از امام (ع) سؤال میشود نماز خواندن در مکانهای عبادی یهود و نصاری و بیوت مجوس چه حکمی دارد؟ امام (ع) فرمودند: آب پاشیده شود ونماز خوانده شود.
مرحوم سید در فرعی که عنوان کرده، فتوای خود را مقید به صورت شک در نجاست کردهاند «مع الشک فی نجاستها»، مفهوم کلام مرحوم سید این است که اگر شک در نجاست نداشته باشیم چنین استحبابی وجود ندارد مثلاً اگر علم به طهارت داشته باشیم مانند اینکه حیاط آن مکان توسط باران پاک شده باشد، یا خانه متعلق یهود و نصاری باشد ولی سازنده آن مسلمان است و او جهات شرعی را رعایت کرده باشد و ما یقین به طهارت آن مکان داشته باشیم. لکن وقتی ما به روایات مراجعه میکنیم قید «مع الشک فی نجاستها» وجود ندارد و استحباب آب پاشیدن در مکانهای عبادی یهود و نصاری به صورت مطلق آمده که به یک نمونه از آن روایات اشاره کردیم، لذا نصوص خالی از این قید است و مقتضای اطلاق روایات، این است که آب پاشیدن در مکانهای عبادی یهود و نصاری مطلقا مستحب است یعنی در جایی هم که شک در نجاست نداریم و طاهر میباشد باز هم آب پاشیدن در آن مکان مستحب است چون «رش الماء» برای بر طرف کردن نجاست نیست بلکه فلسفه آب پاشیدن در آن مکانها این است که وقتی در معابد یهود و نصاری آب پاشیده شود و بعد نماز خوانده شود این کار اشعار به این دارد که ما میخواهیم از مسلک شما دوری کنیم یعنی یک نوع اعلام تنزّه و دوری از آنهاست. بنابراین چون روایات، خالی از قید «مع الشک فی نجاستها» میباشد به حسب اطلاق روایات، آب پاشیدن در مکانهای عبادی یهود و نصاری مطلقا مستحب است ولو آنکه علم به طهارت آن مکان هم داشته باشیم، چون آب پاشیدن به خاطر بر طرف کردن نجاست نیست بلکه به خاطر تنزّه و دوری از یهود و نصاری است و الا بر فرض نجاست آن مکان، صرف پاشیدن آب، نجاست را بر طرف نمیکند. بنابراین اضافه کردن قید «مع الشک فی نجاستها» که در کلام مرحوم سید آمده وجهی ندارد چون رش الماء بر طرف کننده نجاست نیست.
مسئله 214:«في الشك في الطهارة و النجاسة لا يجب الفحص بل يبني على الطهارة إذا لم يكن مسبوقاً بالنجاسة و لو أمكن حصول العلم بالحال في الحال»[3]؛ مرحوم سید میفرماید: در موارد شک در نجاست، فحص و جستجو واجب نیست بلکه قاعده طهارت جاری شده و بنا بر طهارت گذاشته میشود البته به شرط اینکه حالت سابقه نجاست نداشته باشد - اگر حالت نجاست سابقه وجود داشته باشد نوبت به جریان قاعده طهارت نمیرسد و با تمسک به استصحاب حکم به نجاست میشود- حتی در جایی هم که امکان خصوص علم به آن وضعیت و شرائط باشد و علم به طهارت و نجاست باشد، فحص لازم نیست.
توضیح مطلب: شبهه بر دو قسم است؛ گاهی شبهه، حکمیه است که منشأ شبهات حکمیه به خاطر فقدان نص، اجمال نص یا تعارض نصین به شارع برمیگردد، یعنی فقدان نص، اجمال نص و تعارض نصین منشأ شبهه حکمیه است و این سه به شارع برمیگردد مثل اینکه در نجاست خمر یا عرق جنب از حرام شک داشته باشیم. در موارد شبهه حکمیه حتماً باید فحص کرد و نمیتوان بدون فحص مثلاً به قاعده طهارت تمسک کرد و در شبهات حکمیه، فحص واجب است و برای مجتهد جایز نیست قبل از فحص، به نجاست یا طهارت مشکوک فتوا بدهد؛ زیرا ادله قاعده طهارت هرچند مطلق است اما مقتضای ادله عقلیه و نقلیه ایجاب میکند در جایی که مظنه دلیل وجود دارد، باید از آن ادله فحص شود.
گاهی هم شبهه، شبهه موضوعیه است، اینکه سید به صورت مطلق فرموده «في الشك في الطهارة و النجاسة لا يجب الفحص بل يبني على الطهارة»، مصداق شبهات موضوعیه است بنابراین فرمایش مرحوم سید اطلاق ندارد که هم در مورد شبهات حکمیه و هم در شبهات موضوعیه بگوییم فحص لازم نیست، بلکه فقط در شبهات موضوعیه فحص از ادله لازم نیست مثل اینکه میدانیم خمر حرام است اما در مصداق خارجی آن شک داریم که آیا فلان مایع خمر است یا نه؟ - منشأ شک در شبهات موضوعیه اشتباه امور خارجی است- یا مثلاً میدانیم خون بر دو قسم پاک (خون بعد از خروج خون متعارف از ذبیح) و نجس است اما شک داریم خون مورد ابتلاء از خونهای پاک است یا نجس؟ در این گونه موارد ولو اینکه علم به نجاست و طهارت شیء مشکوک ممکن است ولی نیازی به فحص از ادله نیست و ادله قاعده طهارت این موارد را شامل میشود و بر طبق این قاعده حکم به طهارت شیء مشکوک میشود، دلیل عمده همان قاعده طهارت است و یک روایت هم در رابطه با بول وجود دارد که امیرالمؤمنین (ع) میفرماید: «ما ابالی ابول اصابنی او ماءٌ اذا لم اعلم»[4]؛ بول کردهام و چیزی به من اصابت کرده، نمیدانم آنچه اصابت کرده بول است یا آب که به آن توجه نمیکنم.
«والحمد لله رب العالمین»