بسمه تعالی مشروح خطبه های نماز جمعه حضرت آیت الله حسینی بوشهری مورخ 88/07/24 خطبه شماره 1 |
خطبه اول
السلام علیکم و رحمه الله و برکاته
اعوذ بالله من الشیطان الرجیم
بسم الله الرحمن الرحیم
الحمدلله نحمده و نستعینه و نستغفره و نستهدیه و نؤمن به و نتوکل علیه و نعوذ بالله من شرور انفسنا و من سیئات اعمالنا و نشهد ان لا اله الا الله وحده لا شریک له و نصلی و نسلم علی حبیبه و نجیبه و خیرته فی خلقه حافظ سره و مبلغ رسالاته بشیر نعمته و نذیر نقمته سیدنا و نبینا حبیب اله العالمین ابی القاسم محمد و علی آله الطیبین الطاهرین المکرمین و اللعن الدائم علی اعدائهم اجمعین من الآن الی قیام یوم الدین. السلام علیک یا حجه الله السلام علیک یا بقیه الله فی ارضه و رحمه الله و برکاته.
عباد الله اوصیکم و نفسی بتقوی الله
«فَإِنَّ تَقْوَى اللَّهِ مِفْتَاحُ سَدَادٍ وَ ذَخِيرَةُ مَعَاد»ٍ[1] بندگان خدا خودم و شما را به تقوای الهی سفارش میکنم زیرا تقوای الهی گذشته از آثار مسلمی که در زندگی اخروی انسان بر جا میگذارد، در زندگی دنیایی ما نیز دارای تأثیر شگرفی است و بنا به تعبیر مولای متقیان امیر مؤمنان علی علیه السلام در سخن درربارش در نهج البلاغه فرمود: «فَإِنَّ تَقْوَى اللَّهِ دَوَاءُ دَاءِ قُلُوبِكُمْ وَ بَصَرُ عَمَى أَفْئِدَتِكُمْ وَ شِفَاءُ مَرَضِ أَجْسَادِكُمْ وَ صَلَاحُ فَسَادِ صُدُورِكُمْ»[2] تقوا داروی بیماری دلهای شماست، تقوا شفابخش بیماریهای بدنهای شماست، تقوا زداینده تباهی سینههای شماست.
بنابراین تقوا هم راه آخرت را بر آدمی هموار میکند و هم در دنیا انسان را حفظ میکند و تعبیر جالبی را دیدم در رابطه با تقوا، خیلی زیبا بود؛ تعبیر این بود که تقوا شما را حفظ میکند و شما هم تلاش کنید تقوا را در وجودتان حفظ کنید.
در خطبه اول به دو نکته اشاره میکنم:
اولین نکته راجع به جایگاه عظیم نماز جمعه میباشد؛ «يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا إِذَا نُودِيَ لِلصَّلاَةِ مِنْ يَوْمِ الْجُمُعَةِ وَ ذَرُوا الْبَيْعَ ذلِكُمْ خَيْرٌ لَكُمْ إِنْ كُنْتُمْ تَعْلَمُونَ»[3] شاید در کمتر عبادتی چنین واژهای به کار رفته باشد بشتابید «فَاسْعَوْا إِلَى ذِكْرِ اللَّهِ» اینگونه نیست که گامهای آهسته بردارید بلکه برای حضور در نماز جمعه پرشتاب حرکت کنید تا این فضایی که محل اجتماع عمومی جامعه اسلامی است مالامال از جمعیت، وابسته به خدا و دلبسته به خدا شود.
در اسلام در میان روزها، روز جمعه از اهمیت خاصی برخوردار است از یک سو جمعه عید مسلمانان است و از سوی دیگر بنا به تعبیر روایات ما، درهای آسمان برای بالا رفتن اعمال بندگان باز است؛ این ویژگی روز جمعه است که نماز جمعه در آن برگزار میشود.
کسانی که به پیامبر اکرم دلبستهاند، بدانند که پیامبر برای نماز جمعه چه اهمیت ویژهای قائل است؛ اولین اقدام پیامبر اکرم (ص) روز دوشنبه وارد مدینه میشود و روز جمعه اقامه نماز جمعه میکند و این نشان دهنده این است یک جامعه اسلامی و یک جامعه دینی باید به نماز جمعه و این پشتوانه عظیم معنوی، بهاء لازم قائل شود. نمازی که در روایات هم وزن حج شمرده شده است؛ «عَلَيْكَ بِالْجُمُعَةِ فَإِنَّهَا حَجُّ الْمَسَاكِينَ»[4].
نکتهای دیدم که خیلی جالب است بخصوص عزیزانی که مقیدند قبل از خطیب جمعه حضور پیدا کنند، تعبیر روایت این است: کسی که پیش از امام، حضور پیدا کند و با سکوت و آرامش خودش به خطبهها گوش دهد این گونه شرکت، کفاره عمل از این جمعه تا جمعه بعد است و این مشوقی است برای نمازگزاران و برای کسانی که به نماز عبادی سیاسی دلبستهاند.
مردم بعد از پیروزی انقلاب، روز به روز صفوف شان در این نماز جمعه متشکلتر و متحدتر کردند. نماز جمعه، مانور وحدت مردم است و یک مجمع عمومی از مسلمانان است. ما سه اجتماع بزرگ در اسلام داریم: یکی جماعت روزانه که در جماعت تجلی پیدا میکند و دیگری اجتماع هفتگی که مربوط به نمازجمعه است و سوم اجتماع حج در کنار خانه خدا.
در رابطه با نماز جمعه اضافه کنم فلسفه تشکیل نماز جمعه، آثار و برکات نماز جمعه، این چند نکته کلیدی و اساسی است آنگونه که در زیبا سخن ثامن الحجج علی بن موسی الرضا (ع) در رابطه با وظیفه خطیب نماز جمعه اشاره میکند. خطیب جمعه سه رسالت سترگ به عهده دارد:
رسالت اول اینکه مخاطبان را موعظه کند، آنان به سمت اطاعت پروردگار را سوق دهد و از معصیت الهی باز دارد.
و رسالت دوم این است که خطیب، باید مسائل امت اسلامی را گوشزد کند.
و رسالت سوم اخباری که حتی در دورترین نقاط جهان اسلام میگذرد و حتی غیرجهان اسلام را با مخاطبین در میان بگذارد و در نتیجه منطقه و برای مشکلات عمومی کشور برای حل مشکلات جهان اسلام این وظیفه یک خطیب در جایگاه خطابه هست
نکته دومی که باید به آن اشاره کنم اشاره به این نکته است که اگر خدا عنایت کند بنا داریم در خطبه اول از این به بعد پیرامون سیره نبی اکرم (صلی الله علیه و آله) و ائمه معصومین (علیهم السلام)، مباحثی را داشته باشیم زیرا علاوه بر قرآن، یکی از منابع شناخت دین و شناخت اسلام عزیز که را آن هم در عمل پیغمبر و اهل بیت تجلی پیدا کرده آشنایی با سیره نورانی پیغمبر و اهل بیت عصمت و طهارت است مقصود از سیره یعنی سبک و نوع رفتار پیامبر و اهل بیت. امروز به نظر بنده جزء ضروری ترین مسائل است چون مردم به آنها عشق میورزند دنبال یک الگوی رفتاری در زندگیشان هستند اگر درست ترسیم بشود اخلاق فردی و سیره دینی، سیاسی، اجتماعی، مدیریتی پیغمبر و اهل بیت، من فکر میکنم جامعه ما جامعه ای خواهد شد که هیچ گاه تحت تأثیر افکار بیگانان قرار نخواهد گرفت و کالجبل الراسخ لایحرکه العواصف در برابر همه ناملایمات و مشکلات و کج اندیشیها از خود مقاومت نشان خواهد داد.
برادران و خواهران نمازگزار ما سرمایه بزرگی در اختیار داریم غیر از بیست و سه سال دوران بعثت پیغمبر اکرم (ص)، دویست و پنجاه سال دوران پرشکوه ائمه(ع) در اختیار ماست. شاید نسبت به هیچ پیغمبری و نسبت به هیچ شخصیتی سیره روشنی در اختیار ما نیست اما نسبت به پیغمبر و اهل بیت در اختیار ما میباشد. این سیره کارگشاست و میتواند مشکلات جامعه ما را حل کند و قرآن هم به زیبایی میفرماید: «لَقَدْ كَانَ لَكُمْ فِي رَسُولِ اللَّهِ أُسْوَةٌ حَسَنَةٌ لِمَنْ كَانَ يَرْجُوا اللَّهَ وَ الْيَوْمَ الْآخِرَ وَ ذَكَرَ اللَّهَ كَثِيراً»[5] باید نشست و دید و رصد کرد که پیغمبر چگونه عمل میکند.
ما در زندگی پیغمبر اکرم (ص) که ورود پیدا میکنیم میبینیم نبی گرامی اسلام(ص) ویژگیهای مخصوص به خود را دارد اما اینگونه نیست که درسطح جامعه نشود الگو گرفت و پیاده کرد. پیامبر به تعبیر قرآن بشر است وهمین ویژگی بشر بودن است که به عنوان نبی بر مردم فرستاده شود ویژگیهایی که جامعه دارد، اوهم دارد اما اواز امتیاز برتری برخوردار است ولذا رفتار او گفتاتر او کردار او میتواند الگو برای جامعه بشری نه تنها جامعه اسلامی باشد یکی از ویژگیهای پیغمبر که امروز گذرا عرض میکنم ورد میشوم ویژگی زیبایی است.
از یک سو میبینیم که پیغمبر(ص) از یک سو رفق مدارا و رافت و ملایمت از او یاد شده است اما در عین حال میبینیم رفق و مدارا و ملایمت مربوط به زندگی شخصی اوست اما آنجایی که پای اجرای قانون به میان میآید پیغمبر(ص) با صلابت برخورد میکند. چه زیباست که هم رفق مدارا را از ایشان یاد بگیریم در زندگی شخصیمان وهم آنجایی که پای اجرای قانون است صلابت را از اوبیاموزیم پیغمبر(ص) را یک بعدی به جامعه معرفی نکنیم کسانی که دچار یک بخشی میشوند نه پیغمبر را شناختند و نه اسلام را .پیغمبر(ص) را در هر دو بعدش باید به مردم جامعه معرفی کرد.
در رابطه با مدارا میفرماید: «أَمَرَنِي رَبِّي بِمُدَارَاةِ النَّاسِ كَمَا أَمَرَنِي بِأَدَاءِ الْفَرَائِضِ»[6] آنگونه که نماز و روزه بر من واجب شده به همان اندازه، مدارای مردم بر من واجب شده و با مردم باید با مدارا برخورد کرد. امیرمومنان علی (ع) موقعی که سیمای زیبای پیغمبر(ص) را ترسیم میکند خیلی زیبا ترسیم میکند میفرماید: «كان دائم البشر سهل الخلق ليّن الجانب ليس بفظّ و لا غليظ و لا ضحّاك و لا فحّاش و لا عيّاب و لا مدّاح»[7] پیغمبر(ص) گشاده رو، خوش اخلاق و نرم خوست ایشان خشن و درشت خو نیست. موقعی که از یکی از زنان پیغمبر(ص) سؤال میکنند در یک جمله نبی اکرم(ص) را ترسیم کن می گوید: «كان خلقه القرآن».[8]و منش پیغمبر(ص) در حقیقت آیینه تمام نمای قرآن است لذا در مسائل شخصی ایشان بردبار و پر تحمل هستند.
پیامبر (ص) میخواهد به نماز برود شخصی جلوی حضرت را میگیرد و میگوید: من از تو طلب دارم و تا رد نکنی به تو اجازه نمیدهم عبور کنی. رسول گرامی اسلام (ص) فرمودند: الان پولی در اختیارم نیست ولی آن شخص راضی نمیشود و میگوید: همین جا باید طلبم را از تو بگیرم. یاران پیغمبر در مسجد منتظر ایشان هستند دیدند، خاتم انبیاء محمد مصطفی (ص) دیر کرد و نیامد. آمدند بیرون از مسجد، دیدند فردی جلوی پیغمبر را گرفته (چه صحنه دردناکی) ردای پیغمبر را به دور گردن او پیچیده اما رسول خاتم (ص) آن کسی است که میگوید: «أَمَرَنِي رَبِّي بِمُدَارَاةِ النَّاسِ»[9] میفرماید: بگذارید من زبان او را بهتر از شما بلدم پیغمبر (ص) تحمل میکند و میماند. بعد از مدتی این شخص بی اختیار میگوید: اشهد ان لا اله الا الله و اشهد ان محمدا رسول الله. پیغمبر (ص) از یهودی سوال میکند چرا اسلام آوردی؟ (این جمله تکان دهنده است تمام مردم جهان باید اینگونه بشناسند) میگوید: شما با آن قدرتی که دارید این همه تحمل از خود نشان میدهید! این همه تحمل، تحمل یک فرد عادی نیست.
دعاهای پایانی خطبه اول
اللهم اغفر للمؤمنین و المؤمنات و المسلمین و المسلمات اللهم اجعل التقوی زادهم و الایمان و الحکمة فی قلوبهم[10] «رَبَّنا آتِنا فِي الدُّنْيا حَسَنَةً وَ فِي الْآخِرَةِ حَسَنَةً وَ قِنا عَذابَ النَّارِ[11]»
انّ احسن الحدیث و ابلغ الموعظة کتاب الله العزیز
بسم الله الرحمن الرحیم
«قُلْ هُوَ اللَّهُ أَحَدٌ (1) اللَّهُ الصَّمَدُ (2) لَمْ يَلِدْ وَ لَمْ يُولَدْ (3) وَ لَمْ يَكُنْ لَهُ كُفُواً أَحَدٌ (4)»
صدق الله العلی العظیم
خطبه دوم
«عِبَادَ اللَّهِ أُوصِيكُمْ بِتَقْوَى اللَّهِ فَإِنَّهَا حَقُّ اللَّهِ عَلَيْكُمْ وَ الْمُوجِبَةُ عَلَى اللَّهِ حَقَّكُمْ وَ أَنْ تَسْتَعِينُوا عَلَيْهَا بِاللَّهِ وَ تَسْتَعِينُوا بِهَا عَلَى اللَّهِ فَإِنَّ التَّقْوَى فِي الْيَوْمِ الْحِرْزُ وَ الْجُنَّةُ وَ فِي غَدٍ الطَّرِيقُ إِلَى الْجَنَّةِ».[12]
تقوی امروز سپر و پناهگاه است و فردا همین تقوا راهی است به سوی بهشت برین الهی «يا أَيُّهَا الَّذينَ آمَنُوا إِنْ تَتَّقُوا اللَّهَ يَجْعَلْ لَكُمْ فُرْقاناً وَ يُكَفِّرْ عَنْكُمْ سَيِّئاتِكُمْ وَ يَغْفِرْ لَكُمْ وَ اللَّهُ ذُو الْفَضْلِ الْعَظيم».[13]
در خطبه دوم هم مناسبتهایی است ولو گذرا باید به آن بپردازم و هم نکاتی است که باید حق آن را به شایستگی ادا کنم:
نکته اول لازم میدانم صمیمانه و متواضعانه از حسن اعتماد و عنایت مقام معظم رهبری (دامت برکاته) برای تکلیف چنین مسئولیت خطیری تشکر و قدردانی کنم زبان من یارای تقدیر و تشکر ندارد ولی چارهای نیست که به همین مقدار بسنده کنم و همچنین از حضور ریاست محترم دفتر مقام معظم رهبری حضرت حجت الاسلام و المسلمین حاج آقا محمدی گلپایگانی، ریاست محترم شورای سیاستگذاری حضرت حجت الاسلام جناب آقای تقوی و همه عزیزان و بزرگوارانی در این روز منت گذاشتند و در این جمع و انجمن باشکوه حضور پیداکردند صمیمانه قدردانی کنم.
افتخار حضور در کنار شخصیتهای بزرگی مانند حضرت آیت الله جوادی آملی، حضرت آیت الله امینی، حضرت آیت الله استادی، برادر عزیز و بزرگوارم حضرت حجت الاسلام و المسلمین سعیدی افتخار کمی نیست و من امیدوارم به فضل پروردگار بزرگوارانی که ان شاء الله حضور پیدا میکنند هم بنده و هم شما از برکات وجودشان استفاده میکنید همچنان از وجودشان بهره مند بشویم. حضرت آیت الله استادی که دچار کسالتی بودند امیدوارم هرچه زودتر خداوند لباس عافیت برای ایشان بپوشاند و هر چه زودتر ما بتوانیم در خدمت این عزیز بزرگوار نیز باشیم.
نکته دومی که میخواهم عرض بکنم در آستانه میلاد با سعادت کریمه اهل بیت هستیم و من بسیار خوشحال شدم موقعی که چنین قرار شد در این روز که در آستانه این میلاد هستیم بتوانم در این مکان مقدس حضور پیدا کنم.
باید عرض کنم که اینجا قم حرم کریمه اهل بیت است؛ مردم قم در لسان اهل بیت (ع) چقدر مورد تکریم و احترام قرار گرفتند؛ اینجا جایگاه مرجعیت شیعه است؛ مراجع بزرگوار در اینجا حضور دارند گر چه من نمیخواهم وارد مسائل جزئی بشوم ولی این قم هم باید در مسائل عمرانی آبادان شود و هم در مسائل معنوی روز به روز بیشتر بدرخشد و باید به عنوان شهر نمونه و شهر الگوی اسلامی شود.
امیدوارم با حضور استاندار محترم و دغدغهای که دارند که این دغدغه را همه عزیزان قبل از آن هم داشتند، ان شاء الله در عمران و آبادانی قم تلاش جدی شود ولی آنچه من فکر میکنم و مورد انتظار هر تازه واردی به شهر قم است جلوه معنوی قم است؛ قم باید از نگاه و منظر معنوی به عنوان نمونه نسبت به همه شهرهای ایران اسلامی ما باشد؛ رعایت اصول دینداری، رعایت مظاهر دینی، رعایت حجاب اسلامی، رعایت ویژگیهایی که در شأن یک مسلمان پیرو اهل بیت است، باید در شهر قم تجلی پیدا کند.
دغدغه رهبری عزیز ماست، دغدغه مراجع بزرگوار ماست، دغدغه فضلا و علما و بزرگان و دغدغه همه مردم مؤمن و متدین قم است. مسافرینی هم که در این شهر وارد میشوند حریم کریمه اهل بیت را نگه بدارند چرا که اینجا عش آل محمد است.
نکته سومی هم که میخواهم به آن اشاره کنم چنانچه در اخبار شنیدید طرح هدفمند کردن یارانهها در مجلس مطرح شده شاید ضرورتی بوده که در دولتهای قبل هم کم و بیش مطرح شد لکن به مرحله اجرا نرسیده است. دولت و مجلس به یک عزم ملی رسیدند البته ما همه گفتگوها را شنیدیدم موافقین صحبت کردند، مخالفین صحبت کردند همه دیدگاهشان را مطرح کردند این روزها در دستور کار مجلس قرار گرفته است. من به عنوان یک طلبه دغدغه خودم را مطرح میکنم. در عین حال که معتقدم بر اساس ضرورتی که کشور ما دارد از دست رفتن منابع انرژی کشور، نیاز به اصلاح الگوی مصرف و تحقق عدالت اجتماعی در جامعه، سه شاخصهایست که طرح هدفمند کردن یارانهها را عزیزان دنبال میکنند ولی من به چند نکته اشاره میکنم:
نکته اول اینکه مجلس به گونهای عمل کند که به جامعه ما شک وارد نشود جامعه ما نمیتواند فشار بیشتر از توان خودش را تحمل کند؛ با ظرافت، با موشکافی و با تیزبینی بند بند این طرح را تصویب کنند رضایت عامه مردم اصل و اساس است
نکته دوم اینکه آنچه را در قانون به عنوان پرداختها به آن عمل کنند تعلل در این جهت روا نیست.
نکته سوم اینکه همانگونه که بارها تأکید کردهاند، طرح هدفمند کردن یارانههاست نه قطع یارانههاست. بنابراین یارانهها نباید قطع شود لکن مسیر یارانهها به سمت هدفمند شدن باید پیش برود.
و نکته چهارم اینکه ابعاد طرح هنوز برای همه مردم ما شناخته شده نیست، رسانه ها، نخبگان، دولت و مجلس باید ابعاد مختلف طرح را برای مردم ما تبیین کنند؛ هم دولت ما که خیرخواهانه وارد این کار شده و هم مجلس ما بدانند که اگر مردم ما بدانند طرحی و برنامهای به نفع اهداف و آرمانهای انقلاب است مشکلات را تحمل میکنند تا این انقلاب پایدار بماند.
نکته پنجمی که میخواهم به آن اشاره کنم؛ بعد از اجلاس ژنو رسانههای بیگانه، خواستند چنین القا کنند که ایران اسلامی و جمهوری اسلامی نسبت به سیاستهایی که در مقابل استکبار داشته عقب نشینی کرده است؛ آنچه که باید به شما بگویم این است که آنچه اتفاق افتاد، جمهوری اسلامی توانست بسته پیشنهادی خودش را به عنوان محور اجلاس قرار بدهد و از موضع مقتدرانه راجع به طرح و پیشنهادش دفاع کند. و چون دشمنان ما این پیروزی بزرگ را دیدند تحمل نکردند لذا با نغمههایی که همیشه ساز میکنند خواستند القا کنند که ایران اسلامی عقب نشینی کرده است.
من عرض میکنم؛ ما زمانی سیاستمان در مقابله با استکبار تغییر پیدا خواهد کرد که در سیاست استکباری استکبارگران تغییر ببینیم. ملت ما منطق دارد، بیان رسا و روشن دارد، با ملتی منطق دارد نمیشود از در نیرنگ و فریب وارد شد.
آیا در سیاست آمریکا تغییری ایجاد شده؟ آیا اقدامی که هم اکنون مجلس آمریکا دستاند کار آن است نشانه تغییر در سیاست آمریکاست؟ آیا دخالت آمریکا در جریان اخیر نشانه تغییر سیاست آمریکاست؟ آیا نسبت به فلسطین هنوز سیاست محوری آن حمایت از صهیونیستهاست تغییر پیدا کرده است؟
بنابراین ملت ما از موضع اقتدار و تاکید بر عزت اسلامی و منافع ملی این گونه سخن میگوید که هر نوع تغیی سیاست باید در جهت عزت دینی وحفظ منافع ملی ما قرار بگیرد و هیچ تغییر را جز در این چهارچوب نمیپذیریم.
نکته ششم اینکه در دیداری که خبرگان با مقام معظم رهبری داشتند رهبری به چند نکته کلیدی اشاره کردند:
دشمن میخواهد نشانههای امید را مخدوش کند، دشمن میخواهد خط تفرقه را دنبال میکند، دشمن میخواهد ذهن مردم را از دشمنان واقعی منصرف کند، این یک واقعیت انکار ناپذیری است که ما میبینیم. من به صراحت عرض میکنم ملت ما باید هوشیار و بیدار باشند همانگونه که تاکنون وحدتشان را در مقابل توطئههای گوناگون حفظ کردند امروز هم با اتکا به رهنمودهای مقام معظم رهبری که محور وحدت امت اسلامی است با آن ویژگیهایی که از رهبری سراغ داریم، ما ان شاء الله به فضل پروردگار عالم راه و حرکت و منش رهبری را برای امت اسلامیمان ادامه خواهیم داد و هر نوع شعار وحدت و هر نوع تقاضای وحدت که این دو ویژگی را نداشته باشد از نظر ما قابل پذیرش نیست: یکی وحدت باید به معنای مقابله با دشمنان ما باشد و دوم وحدت باید با حفظ محوریت رهبر عزیز انقلاب باشد.
چند مناسبت کوتاه هم هست اشاره میکنم:
ما بیست و چهارم مهر ماه هفته انجمن اولیاء و مربیان است؛ نقش خانواده و مدرسه نقش بی بدیلی است مربیان باید به کمک اولیاء بشتابند و اولیا به کمک مربیان. اگر هماهنگی بین این دو نهاد و مجموعه ایجاد شود ما در آینده شاهد رشد و بالندگی فرزندان رشید امت اسلامی هستیم.
آموزش بجا، تربیت بجا، آگاهی بجا، معلمان عزیز در سراسر کشور، کسانی که نقش کلیدی و بی بدیل در تعلیم و تربیت ایفا میکنند، باید واقف به نقش بی بدیل خود باشند حوزهها و دانشگاههای ما از دسترنج شما طلبه و دانشجو میپذیرند؛ اگر درست عمل کردید دانشگاه ما دانشگاه خواهد شد و حوزههای علمیه بهتر عمل خواهند کرد.
{مناسبت بعدی} هفته تربیت بدنی و ورزش داریم که از بیست و شش مهرماه تا دوم آبان ادامه دارد. ورزشکاران عزیز در این جمع و انجمن حضور دارند؛ ورزش برای سلامتی و تندرستی یک ضرورت است و اما به عنوان یک طلبه اجازه دارم بگویم که دست اندکاران ورزش ما باید خوب بیندیشند ورزش قبل از اینکه یک هدف باشد، یک وسیله است؛ ما اگر ارزشهای متعالی دینمان که انقلاب ما بر اساس آن پایه گذاری شده در ورزش ما وجود نداشته باشد این ورزش مورد پذیرش انقلاب ما نیست. شما سفیرانی را به خارج کشور اعزام کنید؛ تیمها در همه ردهها باید نمایندگان جمهوری اسلامی و انقلاب اسلامی باشند و اگر غیر از این اتفاق بیافتدآن انتظاری که از ورزش هست، حاصل نشده است.
هفته کاهش اثرات بلایای طبیعی را در پیش داریم که باید همه مسؤلین امکاناتشان را بسیج کنند و به مردم آموزش بدهند و نقش معنویت را برجسته کنند تا در بلایای طبیعی مردم پرتحملتر بتوانند نسبت به مسائل برخورد کنند.
دعاهای پایانی خطبه دوم
پروردگارا به همه ما توفیق عنایت بفرما؛ پروردگارا توطئه دشمنان ما را به خودشان برگردان؛ پروردگارا پرچم پرافتخار اسلام را در پهنه گیتی به اهتزاز درآور؛ پروردگارا رهبر عزیز ما را با قامتی استوار در همه میدانها موفق و مؤید و منصورش بدار؛ قلب ولی الله الاعظم را از همه ما شاد خشنود بگردان؛ حوزههای علمیه، مراجع بزرگوار تقلید در ظل توجهات ولیت، امام زمان حفظ بفرما.
إنّ احسن الحدیث و ابلغ الموعظة کتاب الله العزیز
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِيمِ
«وَ الْعَصْرِ (1) إِنَّ الْإِنْسانَ لَفي خُسْرٍ (2) إِلاَّ الَّذينَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ وَ تَواصَوْا بِالْحَقِّ وَ تَواصَوْا بِالصَّبْرِ (3)»
صدق الله العلیّ العظیم
[1] . نهج البلاغه، خطبه 230،ص268.
[2] . همان/233.
[3]. جمعه/9.
[4]. متن حدیث: «عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ عَنْ أَبِيهِ عَنْ جَدِّهِ (ع) قَالَ: جَاءَ أَعْرَابِيٌّ إِلَى النَّبِيِّ (ص) يُقَالُ لَهُ قُلَيْبٌ- فَقَالَ لَهُ يَا رَسُولَ اللَّهِ- إِنِّي تَهَيَّأْتُ إِلَى الْحَجِّ كَذَا وَ كَذَا مَرَّةً فَمَا قُدِّرَ لِي- فَقَالَ لِي يَا قُلَيْبُ عَلَيْكَ بِالْجُمُعَةِ- فَإِنَّهَا حَجُّ الْمَسَاكِينَ» وسائل الشيعة،ج7ص300.
[5]. احزاب/21.
[6]. كلينى، ابو جعفر، محمد بن يعقوب، الكافي (ط - الإسلامية)، ج2، ص117.
[7]. سنن النبى صلى الله عليه و آله با ترجمه، ج1، ص17.
[8]. فضائل الخمسة من الصحاح الستة، ج1،ص123. «(مسند الامام احمد بن حنبل ج 6 ص 163) روى بسنده عن سعد ابن هشام، قال: سألت عائشة فقلت: اخبرينى عن خلق رسول اللّه صلى اللّه عليه (و آله) و سلم فقالت: كان خلقه القرآن».
[9]. الكافي (ط - الإسلامية)، ج2، ص117.
[10]. من لا يحضره الفقيه، ج1، ص: 432.
[11]. بقره/201.
[12]. نهج البلاغه /ص 284.
[13] . الانفال/29.