بسمه تعالی مشروح خطبه های نماز جمعه حضرت آیت الله حسینی بوشهری مورخ 91/06/31 خطبه شماره 50 |
خطبه اول
أعوذ بالله من الشیطان الرجیم
بسم الله الرحمن الرحیم
«الحمدلله نحمده وَ نستعینه وَ نستغفره وَ نَستهدیه وَ نؤمنُ به و نَتوکلُ علیه و نعوذ بالله مِن شُرور انفُسِنا و مِن سیئاتِ اعمالنا وَ نشهدُ ان لا اله الا الله وَحده لا شریکَ لَه وَ نُصلی وَ نُسلم علی حبیبه وَ نجیبه وَ خیرته فی خلقه حافظ سرِهِ وَ مُبلغ رسالاته بَشیر نِعمته وَ نذیر نقمته سیدنا وَ نبینا حَبیب اله العالَمین اَبِی القاسِم مُحمَد وَ علی آلهِ الطیبینَ الطاهِرینَ المعصومینَ المکرمینَ الهداة المَهدیین وَ لَعن الدائم علی اعدائِهِم اَجمَعین مِن اَلان الی قیامِ یُوم الدین آمینَ یا ربَ العالَمین.
اَلسلامُ عَلَیکَ یا حجةَ الله. السلام علیک یا بقیة الله فی ارض وَ رحمة الله وَ بَرکاته».
عباد الله اوصیکم وَ نفسی بِتقوی الله.
قالَ مولانا وَ موقتدانا الامام علی ابن موسی الرضا علیه صلوة وَ السلام : « َ أَيُّهَا النَّاسُ اتَّقُوا اللَّهَ فِي نِعَمِ اللَّهِ عَلَيْكُمْ فَلَا تُنَفِّرُوهَا عَنْكُمْ بِمَعَاصِيه»[1] بندگان خدا، خودم و شما را به تقوای الهی سفارش میکنم. وجود مقدس ثامن الحجج علی ابن موسی الرضا علیه صلوة وَ السلام فرمود: ای مردم در مورد نعمتهای خداوند، شما تقوا پیشه کنید. نعمتهای الهی را به وسیلهی گناهانتان و نافرمانیهاتون از خودتان متنفر و گریزان نکنید. پیام نورانی کلام نورانی امام علی بن موسی الرضا در یک جمله برادران و خواهران در دعوت به تقوا خلاصه میشود و آن این است که خدواند نعمتهایی را و برکاتی را به ما داده است. نعمت سلامت، نعمت امنیت، نعمت فرزند، نعمت زندگی خوب، نعمت روزی حلال، نعمت آبرو، نعمت عزت این نعمتهای خداست و دهها نعمت از نعمتهای خداوند که « وَ إِنْ تَعُدُّوا نِعْمَةَ اللَّهِ لاَ تُحْصُوهَا»[2]. اینها نعمت خداست. وجود مقدس امام علی بن موسی الرضا در دعوت به تقوا میگوید: نکند با گناهانی که مرتکب میشوید این نعمتها از کف شما برود. یعنی گاهی از دست دادن نعمتها به خاطر گناهانی است که تو زندگی ما وجود دارد. میخواهید نعمتها محفوظ بماند دست از گناه بردارید.
در ابتدا تبریک عرض میکنم محضر مبارک شما ایام دهه کرامت را که از میلاد کریمهی اهل بیت آغاز شد و تا میلاد با سعادت علی بن موسی الرضا صلوة الله و سلامُ علیه پایان میپذیرد و هم چنین تبریک عرض میکنم هفتهی دفاع مقدس را. در مرحلهی اول به رزمندگانمان، به جانبازانمان، به آزادگانمان، به خانواده مکرم شهیدانمان و به رهبر عزیز انقلاب و به تمام امت اسلامیمان و ملت رشید ایران هفتهی دفاع مقدس را که یادآور شجاعتها، ایثارگریها، فداکاریها، از جان گذشتگیها، عزت آفرینیها، افتخار آفریدنها هست تبریک عرض میکنم.
در خطبهی اول در نوبت گذشته سرفصل جدیدی را در رابطه با سیرهی نورانی اهل بیت باز کردیم، شروع کردیم. فرض کردم شاید یکی دو خطبه به این بحث اختصاص پیدا کند و آن سرفصل جدید این بود که رمز و راز جاذبهی اهل بیت در دعوت مردم به دینداری چه بود؟ پیامبر اکرم و اهل بیت از چه روشی، چه راهکاری بهره میگرفتند تا در روح جامعه، روان جامعه، اندیشه جامعه، فکر جامعه اثر گذار باشند. این اثرگذاری در روح و روان جامعه معلول چه تدبیری در هدایتگری امامان نسبت به جامعه بود؟ من در جلسة گذشته به یک نکته اشاره کردم و آن نکته عبارت از این است که اهل بیت از شخص پیامبر و دیگر امامان ما سفارششان این بوده که در دعوت مردم به دین و هدایت جامعه از روش آسانگیری بهره بگیرید. به گونهای مردم را به دین فرا بخوانید که حالت نفرت و جدایی در بین مردم ایجاد نشود، دین جاذبهدار باشد، دین گریز ایجاد نکند. امروز هم که روز جمعه هست و در ایام دههی کرامت قرار داریم و طبعاً من باید اشارهای کنم به شخصیت وجود مقدس آقا علی بن موسی الرضا علیه صلوة و السلام میخواهم به این نکته اشاره کنم که هم در روش پیغمبر و هم در روش وجود مقدس آقا علی بن موسی الرضا یک عناصری وجود داشته که حتی در مواجه شدن با عالمان، دانشمندان سایر مکاتب و ادیان موقعی که از آن روشها بهره میگرفتند آن چنان کلام آنها پرجاذبه بود، شخصیتی که دهها و صدها و هزاران نفر پیرو و طرفدار داشت در مقابل وجود مقدس علی ابن موسی الرضا کرنش میکرد و اعلام میکرد که راه همین است که شما بیان میکنید مسیر همین است منتهی در بعضی از موارد آن دنیا طلبیها و ریاست طلبیها مانع از قبول علنی بود، اما در دل و بر زبان بر حقانیت دین اعتراف میکردند و اعلام میکردند. یکی از ویژگیهای مهم در مناظره و مباحثه با ادیان و مکاتب این بوده که امامان میدان را برای طرف مقابل باز میگذاشتند به گونهای که طرف آن چه میخواهد بپرسد، آن چه میخواهد بیان کند و احساس نکند در محضر کسی قرار گرفته که در بیان مطلب خودش در تنگناست. من یک نمونه عرض بکنم نمونهی جالبی است. مربوط به رأس الجالوت، رییس بزرگ یهودیان آن روز در مواجهه با علی ابن موسی الرضا علیه صلوة و السلام ببینید حضرت چگونه سخن را آغاز میکند. کاملاً میدان را در اختیار طرف قرار میدهد. حضرت میفرماید: « فَقَالَ لَهُ تَسْأَلُنِي أَوْ أَسْأَلُكَ؟» تو میپرسی یا من بپرسم؟ یعنی میدان برای تو باز است. من آغازگر سخن باشم یا تو؟ «قَالَ بَلْ أَسْأَلُكَ» رأس الجلوت میگوید نه من میخواهم صحبت را شروع کنم و بعد هم شرط و شروط میگذارد برای امام. میخواهد او امام را در تنگنا قرار بدهد. امام آزاد گذاشته طرف، او میخواهد امام را در تنگنا قرار دهد. « وَ لَسْتُ أَقْبَلُ مِنْكَ حُجَّةً إِلَّا مِنَ التَّوْرَاةِ أَوْ مِنَ الْإِنْجِيلِ أَوْ مِنْ زَبُورِ دَاوُدَ أَوْ فِي صُحُفِ إِبْرَاهِيمَ وَ مُوسَى»[3] حالا که بنا شد منم حرف بزنم رأس الجلوت میگه حالا که بنا شد منم حرف بزنم قرار نیست استدلال قرآنی کنی تا من از تو بپذیرم. یا باید از تورات صحبت کنی یا از انجیل صحبت کنی یا از زبور داوود صحبت کنی یا از صحف ابراهیم و موسی صحبت کنی. او شرط و شروط میگذارد برای امام، ولی امام خیلی تعبیر جالبی است میفرماید: « سَل » هر چه میخواهی بپرس. یعنی دین ما، اسلام عزیز ما، شریعت محمد ما آن چنان قوی و آن چنان مستحکم و استوار است که رهبران دین با تمام اعتماد به نفس به طرف مقابل میگویند هر چه میخواهی بپرس. دین گنجینهی گرانبهایی است که پاسخ همهی سوالات تو را خواهد داد. « سَل » بپرس. و در پایان هم میبینیم که میپذیرد. و میگوید که من با سخنان تو قانع شدم. وَ هکذا موارد دیگری که در زندگی اهل بیت عصمت و طهارت وجود دارد. واقفیها با علی بن موسی الرضا برخورد میکنند. تعبیر تندی، ویژگی دوم را میخواهم بگم برای هدایتگری، حوصله به خرج دادن، میدان دادن به طرف (یک) حوصله به خرج دادن و ناراحت نشدن از تعبیر بی ادبانهی طرف مقابل. یعنی با سعهی صدر همون خاصی که پیغمبر داشت. رَبِّ شرح لی. موسی ابن عمران داشت. «رَبِّ اشرح لی صدری وَ یسِر لی امری احللُ العقدةً مِن لِسانی»[4] «اَلَم نَشرَح لَکَ صَدرَک وَ وَضَعنا عَنکَ وِزرَک»[5] بزرگترین نعمت بزرگان دینی سعهی صدر بوده. در آغوش میگرفتند مخالفین خودشان را. به آنها میدان میدادند ولی با دلیل محکم. حسین قیامات از واقفیه است. با امام تعبیر و برخورد بیادبانهایی میکند. میگوید: تو امام هستی؟! حضرت میفرماید: بله من امام هستم. او میگوید: من خدا را شاهد میگیرم که تو امام نیستی! و علی ابن موسی الرضا میگوید: دلیل تو چیست؟ امام بعد از اینکه سر به زیر میاندازد و تأمل میکند، میفرماید: کی به تو تعلیم داده که من امام نیستم؟ میگوید: امام صادق! عجب! امام صادق به تو تعلیم داده که من علی بن موسی الرضا امام نیستم! میگوید: بله، چون امام صادق فرموده که امام نمیشود عقیم شود و تو الان فرزندی نداری و عقیمی، پس امام نیستی! قبل از اینکه وجود مقدس امام جواد برای علی بن موسی الرضا متولد شود و خدا این نعمت و این برکت را به او عنایت کرد. حضرت با آرامش، با حوصله، با سعهی صدر تعبیر جالبی دارد. فرمود: َ « ِنِّي أُشْهِدُ اللَّهَ » آفرین بر این مکتب زلال، شفاف، با متانت با مخاطب سخن میگوید. نه مثل این حضراتی که امروز کم آوردند در مقابل اسلام عزیز ما و اهانت به پیغمبر میکنند. این مکتبه. با حوصله برخورد میکند اگر شما منطق دارید در مقابل رسول الله با منطق با ما صحبت کنید نه با اهانت. علی بن موسی الرضا میفرماید: « اِنی اُشهِدُ الله» من خدا را به شهادت میگیرم « أَنَّهُ لَا يَمْضِي الْأَيَّامُ وَ اللَّيَالِي » روز و شبهایی نمیگذرد « حَتَّى يَرْزُقَنِيَ اللَّهُ وَلَداً مِنِّي »[6] مگر اینکه خداوند به من فرزندی از خود من به من عنایت کند. یعنی مدت زمان طولانی نخواهد گذشت که خداوند به ما فرزندی عنایت میکند و راوی میگوید کمتر از یک سال. ما شاهد آن بودیم که خدای متعال به وجود مقدس آقا علی بن موسی الرضا امام جواد را عنایت کرد. اینجا جای تندی نیست، میشود تحمل کرد امدادها و عنایات الهی هم به دنبال خواهد آمد. من دامنهی عرضم را کوتاه کنم چون نمیخواهم خیلی طولانی صحبت کنم. یک جمله فقط از آقا علی بن موسی الرضا بگویم در این روایت کمی هشدار هست در این روایت ما. فرمود: « الدُّنْيَا كُلُّهَا جَهْلٌ»[7] دنیا همهاش نادانی و ناآگاهی است « إِلَّا مَوَاضِعَ الْعِلْمِ » مگر آن جایگاهی که علم حضور دارد. « وَ الْعِلْمُ كُلُّهُ حُجَّةٌ » علم هم همش حجت و استدلال و برهان است. به تنهایی کاری از او ساخته نیست. « إِلَّا مَا عُمِلَ بِهِ » مگر آن جایی که به علم عمل بشود. « وَ الْعَمَلُ كُلُّهُ رِيَاءٌ » عملها هم سرنوشت ریا ممکنه پیدا کنند. نمازهای مفصل، روزههای مفصل ریا باشد. « إِلَّا مَا كَانَ مُخْلَصاً » مگر آن جایی که عمل همراه با اخلاص باشد. «وَ الْإِخْلَاصُ عَلَى خَطَرٍ حَتَّى يَنْظُرَ الْعَبْدُ بِمَا يُخْتَمُ لَهُ» اخلاص هم تازه تو معرض خطر هست، مگر اینکه انسان پایان کارش را بتواند ببیند و عاقبت به خیر بشود. عاقبت به خیری مسئلهی بسیار مهمی است.
دعای پایانی خطبه اول
«ان الله یامُرُ بالعَدلِ وَ الاِحسان وَ ایتاءِ بالقُربی وَ ینهی عَنِ الفَحشاء وَ المُنکَر وَ البغی یَعظکُم لعلَکُم تَذَکَرون».
پروردگارا به اسلام و اسلامیان عزت عنایت بفرما. در فرج آقایمان، مولایمان تعجیل بفرما. ما را با سیرهی اهل بیت آشنا بگردان. به امام راحلمان روح و رضوان عنایت فرما. به پرچمدار بزرگ انقلابمان، رهبر عزیز انقلابمان عزت، سلامت، اقتدار عنایت بفرما. به خانوادة شهیدانمان صبر و اجر کرامت بفرما. شهدای ما را با شهدای عاشورا محشور بگردان. به جانبازانمان سلامت عنایت فرما. به آزادگانمان عزت، به بیمارانمان شفا، به بانوانمان عفت، به اصناف و بازاریان و تجارمون روزی حلال کرامت بفرما.
«انّ احسن الحدیث و ابلغ موعظه کتابُ الله العزیز».
اعوذ بالله من الشیطان الرجیم
بسم الله الرحمن الرحیم
قُل اعوذُ برب الناس *ملِک الناس * اِله الناس * من شرالوسواس الخناس* الذی یوسوسَ فی الصدور الناس* مِنَ الجنة و َالناس
صدق الله العلی العظیم.
خطبه دوم
اعوذ بالله من الشیطان الرجیم
بسم الله الرحمن الرحیم
«الحمد لله رب العالمین، بارئ الخلائق اجمعین، ثم الصّلوة والسلام علی سیدنا و نبینا حبیب إله العالمین ابالقاسم مُحمد و علی آله الطیبین الطاهرین، اللهم صل و سلم علی سیدنا امیر المؤمنین علی بن ابی طالبٍ علیه افضَلُ صلوة المسلین و علی فاطمة الزهرا سیدة نساء العالمین وَ علی الحسن و الحسین سیدی شباب اهل الجنه وَ علی، علی بن الحسین زینُ العابدین وَ علی محمد بن علی الباقر و علی جعفر بن محمد بن الصادق و علی موسی بن جعفر الکاظم و علی علی بن موسی الرضا المرتضی و علی محمد بن علیٍ الجواد و علی علی بن محمد الهادی و علی الحسن بن علی العسکری و علی حجت القائم المَهدی، حججک علی عبادک، و امناءک فی بلادک بهم نتولی و من اعدائهم، نتبرّاَ الی یوم القیامه» السلام علیک یا فاطمه یا بنت موسی بن جعفر اشفعی لنا فی الجنه فان لک عند الله شانا من الشان .
عباد الله اوصیکم وَ نفسی بتقوی الله. عن اَبی بَصیر عن اَبی عَبداله علیه السَّلام:« جُعِلْتُ فِدَاكَ لَقَدْ كَانَ فِيهِ أُنْسٌ وَ كَانَ لَكُمْ شِيعَةً قَالَ صَدَقْتَ يَا أَبَا مُحَمَّدٍ مَا عِنْدَنَا خَيْرٌ لَهُ قَالَ جُعِلْتُ فِدَاكَ شِيعَتُكُمْ قَالَ نَعَمْ إِذَا خَافَ اللَّهَ وَ رَاقَبَهُ وَ تَوَقَّى الذُّنُوبَ فَإِذَا فَعَلَ ذَلِكَ كَانَ مَعَنَا فِي دَرَجَاتِنَا»[8] بندگان خدا، خودم و شما را به تقوای الهی سفارش میکنم.
کلام بلندی امام صادق دارد. ابو بصیر از حضرت سوال میکند. خوب دقت کنید. آیا شیعیان شما فردای قیامت با شما هستند؟ حضرت فرمود: بله، ولی شرط دارد. از خدا بترسند، مراقب باشند، تقوی را پیشه کنند، از گناه پرهیز کنند. اگر به این شرایط عمل کردند فردای قیامت شیعیان ما در درجهای که ما قرار داریم با ما هستند. بنابراین شرط همراهی با اهل بیت این است که به سفارش اهل بیت عمل کنیم و پایبند باشیم.
در خطبهی دوم به بیان مناسبتها و نکاتی اشاره میکنم. اولین مناسبت امروز روز سی و یکم شهریور است. سالگرد آغاز جنگ تحمیلی دشمن علیه ما و آغاز هفتهی دفاع مقدس. سی و دو سال از آغاز جنگ تحمیلی میگذرد. من در این جا چند نکته میخواهم اشاره کنم. امروز فرزندان انقلاب، بسیجیان ما، سپاهیان ما، نیروهای مسلح ما در سراسر کشور افتخاراتی آفریده بودند به نمایش گذاشتند و در نمازهای جمعه امروز حضور چشمگیری دارند. این جنگ اولین جنگی است که در این چند سدهی اخیر اتفاق افتاده و نتیجهاش عزت و سر بلندی ملت ایران بوده است و شما جنگهایی که بر ایران تحمیل شده ملاحظه کنید. نوع جنگها خسارت بار بوده است، ولی به برکت انقلاب، به برکت اسلام و به برکت رهبری حضرت امام قدس الله نفس الزکیه و به برکت مدیران ارزشی نظام اسلامی حتی یک وجب از خاک کشور عزیزمان ایران امروز در اختیار دشمن نیست و این نشانهی رشادت، شجاعت، عزت ملت ماست. این جنگ، جنگ عادی نبود. ما در موضع دفاع بودیم ولی تمام ابرقدرتها و باید بگویم کشورهای منطقه همه یک طرف، ایران اسلامی تک و تنها جز بعضی از کشورها آن هم در حد محدود در یک طرف. جشن احزابی بود علیه ما. ولی اگر خدا بخواهد به ملتی نصرت بدهد، عنایت کند این نمونهی نصرت الهی است. لذا گاهی احساس تنهایی نکنید ما را تحریم میکنند، دشمن علیه ما برنامهریزی میکند. جنگ یک تابلوست. آن تابلو را از یاد نبریم. آن تابلو همیشه آینهی تمام نمای جلوی چشم ما باشد. شهرهای ما را بمباران میکردند. مرزهای ما را در هم میشکستند. وعدهی چند ساعت فتح تهران را میدادند. امروز دشمن شما کجاست و شما کجایید؟ « إِنْ تَنْصُرُوا اللَّهَ يَنْصُرْكُمْ وَ يُثَبِّتْ أَقْدَامَكُمْ »[9] از این به بعد هم به مددهای الهی ایمان داشته باشید که دارید.
نکتهی دومی که میخواهم عرض کنم این است که آن چه که ملت را به پیروزی رساند اعتماد به نفس بود. رهبری داعیانهی امام بود. آن چه باعث شد اتکال به خدا بود، آن چه باعث شد الهام بخشی از مکتب اهل بیت بود. این سرمایههای ملت ماست. اعتماد به نفس، اتکال به خدا، الهام بخشی از مکتب اهل بیت اینها سرمایههاست. هر موقع اینها را داریم تو هر جبههای پیروزیم و تردید نکنیم.
نکتهی دیگری که میخواهم اضافه کنم این است که باید ما شاکر باشیم. خانوادهی شهدا حق بزرگی به گردن ما دارند. رزمندگانمان، شهدایمان، جانبازنمان، آزادگانمان حق بزرگی به گردن ما دارند که ادای آن از دست ما بر نمیآید و لذا خانوادهی شهدای ما باید عزیز بمانند، رزمندگان ما باید عزیز بمانند، بسیجیان ما، سپاهیان ما، جانبازان ما، آزادگان ما اینها افتخارات کشورند. اگر میخواهیم جایی افتخارات خودمان را مطرح کنیم اینها افتخارات ما هستند.
نکتهی چهارمی که میخواهم عرض کنم این است که دشمن از جنگ تحمیلی علیه ما سیلی محکمی خورد. ولی در طول این سی و دو سال به صراحت عرض میکنم هر موقع دشمن خواسته حرکتی موذیانه انجام بدهد سیلی دیگری متحمل شده و هم چنان سیلی میخورد، این حمله به سفارت خانهها و آتش زدن پرچمها و ایجاد یک فضایی که در یک روز بخش عظیمی از این سفارتخانههای دشمن تعطیل بشود، اینها سیلی محکمی است که توسط فرزندان رسول الله میخورند و این سیلی زدنها ادامه دارد. سوال، دشمن دست بردار از عداوت و دشمنی نیست، یک روز جنگ تحمیل میکند، یک روز شبیخون فرهنگی میزند، یک روز فضای جامعه را فضایی میکند که ضد ارزشها دشمن میخواهد حاکم شود. سوال این است که این ذخیره دفاع مقدس را چه شکلی به نسل جوان منتقل کنیم؟ این یک ذخیره است. من عرض میکنم هنرمندان ما، دانشگاهیان ما، حوزویان ما، خود رزمندگان ما آن چه در توان دارند باید در جهت به تصویر کشیدن آن فضای معنوی اقدام کنند که این فضا را ما به نسل آینده منتقل کنیم. من یک نمونه بگویم کسانی که با کتاب سر وکار دارند، چند تا کتاب در رابطه با دفاع مقدس منتشر شده؛ کتاب داغ، کتاب پایی که جا ماند، پسر ایران، کتابی تحت عنوان خاکهای نرم کوشک. اینها چند تا اثرهست مربوط به دفاع مقدس. شاید باور نکنید بعضی از این کتابها تا کنون، از انتشار تا کنون 160 چاپ خورده است. یعنی مردم ما علاقه مند هستند به آن فضای معنوی. آن کتاب پایی که جا ماند تمام حالات دوران اسارتش و وسط عصا قرار داده، عصای رزمنده و بعد اینها را بیرون آوردند و تبدیل به یک کتاب شده و با یک نثر زیبا. پس شما کارستان میکنید اگر انجام بدهید و این هنر هنرمندان ما در عرصهی دفاع مقدس است.
نکتهی دومی که میخواهم عرض بکنم و مناسبت بعد، روز اول مهر است روز بازگشایی مدارس ما. گرچه حوزههای ما و دانشگاههای ما کمی زودتر برنامههای خودشان را آغاز میکنند، اما چند سالی است که فضای علمی کشور ما متفاوت از گذشته است. نگاه بلند رهبری در رابطه با راه اندازی نهضت نرم افزاری و تولید علم، امروز کشور اسلامی ما در تعداد کشورهای درجهی اول قرار دارد. رتبهی یازدهم. نگاه کنید در میان چند کشور و چندین کشور ایران اسلامی ما تو شرایط تحریم، تو شرایط نامهربانیها در رتبه یازدهم. یعنی این که این ملت اگر کمی دستش را باز بشود می تواند دنیا را به بهت و ناباوری فرو ببرد. ان شاء الله امیدوارم دانشمندان ما، عزیزان ما تلاش کنندۀ ولی من یک تذکر میدهم من بارها گفته آن علم، پیشرفت یک بال سعادت است، بال دیگر سعادت اخلاق و معنویت تو جامعهی ماست. وگرنه این علوم شاید در جای دیگر هم پیدا بشود گرچه مایهی افتخار ماست. اما گر میخواهیم گامهایی در جهت سعادت و خوشبختی این ملت برداریم که رسول الله و اهل بیت از ما راضی بشوند دانشگاههای ما، دبیرستانهای ما، مراکز آموزشی ما، حوزههای ما به همین اندازه که سرمایهگذاری روی علم و تولید علم میکنند سرمایهگذاری بلکه بالاتر روی اخلاق و معنویت جامعه کنند که اگر ما اینها را داشتیم و آن را نداشتیم باختهایم.
نکتهی دیگری که میخواهم اشاره کنم و خیلی کوتاه عبور کنم از این مسئله، نکتهی پایانی عرض من هست. اهانتی که به رسول الله شد. یک سریال راه انداختند، یک زنجیره راه انداختند. سلمان رشدی کتاب مینویسد. کاریکاتور سه دانمارکی، کاریکاتور پیامبر را ترسیم میکنند. کشیش خبیث آمریکایی قرآن میسوزاند. خوب نگاه کنید. این حرکت چه شکلی دارد انجام میگیرد. سوال این است که اینها چیکار دارند میکنند؟ آن فیلم موهن ساخته میشود، بلافاصله بعد از آن همه اعتراضات مسلمانان مجلهی فرانسوی اقدام میکنند دوباره اهانت نسبت به پیامبر بعد از جریان فیلم! عنایت بفرمایید من میخواهم صرفهجویی در وقت کنم. من میخواهم امروز نصیحت کنم دنیای غرب را، گرچه الحمد الله گوش شنوا ندارند! من عرض میکنم اگر که منافع دنیاتون را هم میخواهید اینگونه با مسلمانان دهن کجی نکنید. شما میخواهید جوانان ما را و نسل جوان امت اسلامی را از عشق به رسول الله دور کنید؟ شما میخواهید در فضای فکری خودتون گرایش نسبت به اسلام را از بین ببرید؟ تجربه نشان داده که نتیجهی به عکس خواهید گرفت. « يُخْرِبُونَ بُيُوتَهُمْ بِأَيْدِيهِمْ وَ أَيْدِي الْمُؤْمِنِينَ»[10] شما به دست خودتان دارید خودتون را ویران میکنید. این جوانهایی که به سفارتخانههای شما حمله کرده اند اینها همان جوانهایی هستند که شما آنها را هدف قرار دادهاید تا دست از اسلام و پیامبر بر دارند! شما به فکر دنیای خود باشید. من تعجب میکنم این سیاستمداران کهنه کار آمریکایی و اروپایی کجا هستند؟ در خواب غفلت به سر میبرند؟ به روسای خودتون بگویید دست از عداوت بردارید، دست از حمایت برداریدف این چه زشتی است که دارید میگویید آزادی را ما نمیتوانیم جلویش بگیریم! ما میدانیم شما دارید دروغ میگویید. اگر به ملکهی انگلیس در مجلهها و روزنامههای شما کوچکترین مطلبی مطرح میشود امتیاز آن مجله و روزنامه را لغو میکنید! آیا آنجا آزادی بیان نیست؟! چرا به زیباترین چهرهی جهان بشریت یعنی محمد مصطفی امروز اهانت میکنید و بعد حمایت میکنید؟ شما اصلاً حیاتتون با کشورهای اسلامی است. یک روز کشورهای اسلامی تصمیم بگیرند نفت را روی شما ببندند شما تو صف میایستید از بدبختی و نکبخت. چرا با امت اسلامی این چنین رفتار میکنید؟ ولیکن ما مطمئنیم این هم از الطاف الهی است. « الحمد الله الذی جَعَلَ اَعدائَنا منَ الحمقاء» خداوند دشمنان ما را از احمقها آفریده، کاری میکنند که علیه خودشان! یعنی اگر ماها مییاردها پول میدادیم که این نفرت عمومی در جامعهی اسلامی علیه امریکا و اسراییل به وجود بیاید، به وجود نمیآمد با کار خودتان این نفرت عمومی را در دنیای جهان اسلام ایجاد کرد. دنیا بیدار شده است و تحت تاثیر این دروغهای شاخدار شما قرار نمیگیرند. دردسر دارید برای دوستانتون دارید تو منطقه ایجاد میکنید. دوستانی که با تمام وجود به شما دل بستهاند نه به خدا و پیامبر. اینها اگر همراهی کنند با خروش این ملت مسلمان شما تنها میمانید و اگر همراهی نکنند کاخشان، قدرت شان از بین میرود باز هم شما تنها میمانید. بنابراین برای این که تنها نمانید و منافع دنیایی تان حفظ بشود دست از لجاجت و عناد با امت بزرگ اسلامی بردارید. مطمئن باشید، مطمئن باشید اسلام پیروز است و نکبت و بد بختی نصیب شما خواهد شد.
دعای پایانی خطبه دوم
«اللهم الغفر للمونین وَ المومنات وَ المسلمین وَ المسلمات الاحیاءَ منهم وَ الاموات. ربنا آتنا فی الدنیا حسنه و فی الاخرة الحسنه وقنا عذاب النار».
پروردگارا در فرج مولایمان تعجیل بفرما. توطئههای دشمنان ما را به خودشان برگردان. پروردگارا روز به روز ذلت نصیب آنان بگردان. کوتاه بگم تو فرودگاههای افغانستان یک مرتبه شش هواپیما منفجر میشود این علامت خشم امت اسلامیست. پروردگارا روح بلند رهبر فقیدمان عالی است اعلی بگردان. به مقام معظم رهبر عزیز انقلابمان عزت عنایت بفرما. پاسداران عزیز ما، بسیجیان عزیز ما را و رزمندگان ما را و نیروهای انتظامی و نظامی ما را برای حفظ این کشور تایید بفرما. به همهی ما حسن عاقبت مرحمت بفرما.
«ان احسن الحدیث و ابلغ الموعظه کتابُ الله العزیز» .
اعوذ بالله من الشیطان الرجیم
بسم الله الرحمن الرحیم
قُل هَو الله احد *اللهُ الصَمَد *لَم یلِد وَ لَم یولد *وَ لَم یکن لَه کفواً اَحَد
صدق الله العلی العظیم.
[1] . بحار الأنوار الجامعة لدرر أخبار الأئمة الأطهار، ج49، ص: 182
[2] . نحل/18
[3] . طبرسى، احمد بن على، الاحتجاج، ج2، ص: 421
[4] . طه/25 الی 28
[5] . شرح/1الی 2
[6] . بحار الأنوار الجامعة لدرر أخبار الأئمة الأطهار ج49 272
[7] . عيون أخبار الرضا عليه السلام ؛ ج1 ؛ ص281
[8] .
[9] . محمد/7
[10] . حشر/2