درس تفسیر حضرت آیة الله حسینی بوشهری |
«الحمدلله رب العالمين و صليالله علي محمد و آله الطاهرين و اللعن علي اعدائهم اجمعين»
ادامه تفسیر آیه 27:
«الَّذِينَ يَنْقُضُونَ عَهْدَ اللَّهِ مِنْ بَعْدِ مِيثَاقِهِ وَ يَقْطَعُونَ مَا أَمَرَ اللَّهُ بِهِ أَنْ يُوصَلَ وَ يُفْسِدُونَ فِي الْأَرْضِ أُولئِكَ هُمُ الْخَاسِرُونَ»[5]
ترجمه: فاسقان كسانى هستند كه پيمان خدا را، پس از محكم ساختن آن، ميشكنند؛ و پيوندهايى را كه خدا دستور داده برقرار سازند، قطع نموده، و در روى زمين فساد ميكنند؛ اينها زيانكارانند.
در جلسه گذشته گفته شد که معنای فاسقین چیست و سپس به بیان صفات فاسقین که در آیه به آنها اشاره شده پرداختیم؛ اولین صفت انسان فاسق، نقض عهد بود: «الَّذِينَ يَنْقُضُونَ عَهْدَ اللَّهِ مِنْ بَعْدِ مِيثَاقِهِ»؛ یعنی فاسقان كسانى هستند كه پيمان خدا را، پس از محكم ساختن آن، ميشكنند.
سپس به دومين نشانه آنها اشاره كرده مىگويد: «آنها پيوندهايى را كه خدا دستور داده بر قرار سازند قطع مىكنند»: «يَقْطَعُونَ مَا أَمَرَ اللَّهُ بِهِ أَنْ يُوصَلَ»
آیا مصداق «يَقْطَعُونَ مَا أَمَرَ اللَّهُ بِهِ أَنْ يُوصَلَ» فقط صله رحم است یا مفهوم گستره دارد؟
احتمال اول: مراد قطع صله رحم است؛ خدا به انسان دستور داده در هر حالی به پدر و مادرش نیکی کند «وَ وَصَّيْنَا الْإِنْسانَ بِوالِدَيْهِ حُسْنا»[6] مگر در یک صورت آنها را اطلاعت نکند «وَ إِنْ جاهَداكَ لِتُشْرِكَ بي ما لَيْسَ لَكَ بِهِ عِلْمٌ فَلا تُطِعْهُما»[7] و اگر آن دو(مشرك باشند و) تلاش كنند كه براى من همتايى قائل شوى كه به آن علم ندارى، از آنها پيروى مكن.
شخصی خدمت امام صادق (ع) در مورد پدر غیر مسلمان خود پرسید؟ حضرت (ع) فرمودند: به آنها نیکی کن بعد از مدتی خدمت امام (ع) رسید و عرض کرد پدر و مادرم مسلمان شدند و علت آن هم نیکی به آنها بود.
احتمال دوم: قطع ارتباط با برادران دینی است که اگر انسان حرمت برادران دینی را رعایت نکند مصداق این آیه «يَقْطَعُونَ مَا أَمَرَ اللَّهُ بِهِ أَنْ يُوصَلَ» است.
احتمال سوم:منظور قطع رابطه با امت اسلامی است در صورتی که خداوند فرموده: «وَ اعْتَصِمُوا بِحَبْلِ اللَّهِ جَميعاً وَ لا تَفَرَّقُوا وَ اذْكُرُوا نِعْمَتَ اللَّهِ عَلَيْكُم»[8]و همگى به ريسمان خدا یعنی قرآن و اسلام چنگ زنيد، و پراكنده نشويد و نعمت (بزرگِ) خدا را بر خود به ياد آريد كه چگونه دشمن يكديگر بوديد.
احتمال چهارم:قطع رابطه با امام و پیشوای جامعه اسلامی؛ چرا که قرآن از جمله صفات انسانهای مؤمن فرموده: «إِنَّمَا الْمُؤْمِنُونَ الَّذينَ آمَنُوا بِاللَّهِ وَ رَسُولِهِ وَ إِذا كانُوا مَعَهُ عَلى أَمْرٍ جامِعٍ لَمْ يَذْهَبُوا حَتَّى يَسْتَأْذِنُوهُ إِنَّ الَّذينَ يَسْتَأْذِنُونَكَ أُولئِكَ الَّذينَ يُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَ رَسُولِهِ فَإِذَا اسْتَأْذَنُوكَ لِبَعْضِ شَأْنِهِمْ فَأْذَنْ لِمَنْ شِئْتَ مِنْهُمْ وَ اسْتَغْفِرْ لَهُمُ اللَّهَ إِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ رَحيمٌ»[9] مؤمنان واقعى كسانى هستند كه به خدا و رسولش ايمان آوردهاند و هنگامى كه در كار مهمّى با او باشند، بىاجازه او جايى نمىروند؛ كسانى كه از تو اجازه مىگيرند، براستى به خدا و پيامبرش ايمان آوردهاند. در اين صورت، هر گاه براى بعضى كارهاى مهمّ خود از تو اجازه بخواهند، به هر يك از آنان كه مىخواهى (و صلاح مىبينى) اجازه ده و برايشان از خدا آمرزش بخواه كه خداوند آمرزنده و مهربان است.
و لذا کسی که بدون اجازه خدا و رسولش کاری انجام دهد و ارتباط خود را قطع کند، مؤمن نیست و این یعنی فاسق است.
حال کدامیک از این احتمالات مراد است؟
گر چه بسيارى از مفسران اين آيه را ناظر به خصوص به قطع رحم و بريدن رابطه خويشاوندى دانستهاند، ولى دقت در مفهوم آيه نشان مىدهد كه معنى وسيعتر و عمومىترى دارد كه مسئله" قطع رحم" يكى از مصادیق آن است؛ زيرا آيه مىگويد: فاسقان پيوندهايى را كه خدا دستور داده بر قرار بماند قطع مىكنند، اين پيوندها شامل پيوند خويشاوندى، پيوند دوستى، پيوندهاى اجتماعى، پيوند و ارتباط با رهبران الهى و پيوند و رابطه با خداوند است، و به اين ترتيب نبايد معنى آيه را منحصر به قطع رحم و زير پا گذاشتن رابطههاى خويشاوندى دانست.
لذا بعضى از مفسران آن را به قطع رابطه با پيامبران و مؤمنان، يا قطع رابطه با پيامبران ديگر و كتب آسمانى آنها كه خدا دستور پيوند با همه آنها را داده است تفسير كردهاند كه پيدا است اين تفسيرها نيز بيان كننده بخشى از مفهوم كلى آيه است.[10]
نشانه ديگر فاسقان، فساد در روى زمين است كه در آخرين مرحله به آن اشاره شده: «آنها فساد در زمين مىكنند»: «وَ يُفْسِدُونَ فِي الْأَرْضِ».
البته اين خود مطلبى روشن است، آنها كه خدا را فراموش كرده و سر از اطاعت او بر تافتهاند، و حتى نسبت به خويشاوندان خود، رحم و شفقت ندارند پيداست با ديگران چگونه معامله خواهند كرد؟ آنها در پى كامجويى و لذتهاى خويش و منافع شخصى خود هستند، جامعه به هر جا كشيده شود براى آنها فرق نمىكند، هدفشان بهره بيشتر و كامجويى افزونتر است، و براى رسيدن به اين هدف از هيچ خلافى پروا ندارند، پيدا است كه اين طرز فكر و عمل چه فسادهايى در جامعه به وجود مىآورد.[11]
قرآن مجيد در پايان آيه 27مىگويد:" آنها همان زيانكارانند" (أُولئِكَ هُمُ الْخاسِرُونَ).
راستى چنين است؟ چه زيانى از اين برتر كه انسان همه سرمايههاى مادى و معنوى خود را كه مىتواند بزرگترين افتخارها و سعادتها را براى او بيافريند در طريق فنا و نيستى و بدبختى و سيهروزى خود به كار برد؟! كسانى كه به مقتضاى مفهوم " فسق" از حوزه اطاعت خداوند بيرون رفتهاند چه سرنوشتى غير از اين مىتوانند داشته باشند.[12]
«والحمد لله رب العالمین»
[1]. کنز العمال ج2.
[2]. اصول کافی ج4. بحارالانوار، ج74، ص 282.
[3]. أمالی الصدوق ص۲۷۰. بحارالانوار، ج75، ص 282.
[4]. عيون الحكم و المواعظ (لليثي)، ص239، حدیث4544؛ غرر الحكم و درر الكلم، فصل 29، ص359، حدیث73.
[5]. بقره/27.
[6]. عنکبوت/8 . «ما به انسان توصيه كرديم كه به پدر و مادرش نيكى كند.»
[7]. عنکبوت/8 .
.[8] آل عمران/ 103.
[9] النور/62 .
[10]. تفسير نمونه، ج1، ص154.
[11]. همان، ص155.
[12]. همان، ص156.